طلوع
وقتی که دلتنگ می شم و همراه تنهایی می رم
داغ دلم تازه میشه
زمزمه های خوندنم وسوسه های موندنم با تو هم اندازه میشه !
قد هزار تا پنجره تنهایی آواز میخونم
دارم با کی حرف میزنم ؟
نمیدونم نمیدونم !
این روزا دُنیا واسه من از خونه ـمون کوچیک تره
کاش می تونستم بخونم قد هزار تا پنجره
طلوع من طلوع من ! وقتی غروب پر بزنه موقع رفتن منه
حالا که دلتنگی داره رفیق تنهاییم میشه کوچه ها نارفیق شدن
حالا که میخوان شب و روز به همدیگه دروغ بگن ساعت ها هم دقیق شدن !
طلوع من طلوع من ! وقتی غروب پر بزنه موقع رفتن منه